ht قرآن، ریاضی وپیش بینی نابودی اسرائیل (1)
علمی-پژوهشی

پیش بینی قرآنی یا تصادف عددی؟
قرآن، ریاضی وپیش بینی نابودی اسرائیل
 
سیدعبدالله حسینی یکی ازمحققین مرکز اسلامی ژوهانسبورگ طی مقاله ای با استنادبه تفسیر ریاضی از سوره های مبارکه اسراء و کهف ازپیش بینی نابودی رژیمصهیونیستی توسط امام زمان(عج) خبر داد.

 
تفسیر ریاضی سوره مبارکه اسراء وکهف
ü   به جای مقدمه
تا کنون بر قرآن کریم تفسیر های متعددی نگاشته شده است. برخی قرآن را از منظر قرآن و دیگری از منظر حدیث بررسی کرده اند. برخی نیز همانند «علامه طباطبائی قدس سره الشریف» از هر دو منظر به تفسیرآیات الهی پرداخته اند.
مفسرین معاصر سعی کرده اند علاوه بر جهات فوق عقل و علم را در تفسیر قرآن بکارگیرند. در میان تفاسیر موجود قرآن کریم جای تفسیر ریاضی قرآن خالی است.
سالهاست که این مهم ذهن مرا بخود مشغول کرده بود. یاد داشت های متفرقه ای در این رابطه فراهم شده بود که حجم آن به من این جرأت را میداد که برای پر کردن جای خالی این تفسیر قدم نخست را بردارم.
اینک الحمد لله اوقاتم به تحقیق در این مورد معمور است، و انشالله بزودی جلد اول آن در اختیار محققان قرار خواهد گرفت.
این مقاله تنها به بررسی دو سوره از قرآن کریم از منظر ریاضی پرداخته است. دو سوره اسراء و کهف.
دوروز پس از پیروزی حزب الله لبنان بر اسرائیل پس از حمله گسترده اسرائیل به کشور لبنان و جنگ 33 روزه ، در قالب هیأتی از مسلمانان آفریقای جنوبی برای کمک رسانی وارد بیروت شدم.اعضای بخش روابط بین الملل حزب الله مارا برای بازدید از خرابیها به دورترین نقاط جنوب لبنان بردند.هنگام نماز ظهر در مسجدی که در آخرین روستاهای جنوب لبنان ودر چند قدمی سرزمین اشغال شده فلسطین بنا شده بود، چشمم به کتابی روشن شد که رهاورد این سفر معنوی بود. عنوان کتاب این بود: "زوال اسرائیل در سال 2022 " .
کتاب توسط دانشمندی بنام «الزبیدی» تألیف شده بود. اما الزبیدی در این کتاب از دانشمند دیگری نام برده بود بنام «بسام نهاد جرار» که از مبارزان فلسطینی است و سالها در زندانهای رژیم صهیونستی بسر برده است.
پس از جستجوهای فراوان به اصل تحقیقات ایشان دست یافتم وآنرا بسیار محققانه و قانع کننده یافتم. تحقیقات ایشان دستمایه خوبی بود برای تفسیر ریاضی سوره مبارکه اسراء و کهف که خداوند توفیق داد و فصلهای زیادی بر اصل تحقیقات ایشان افزوده شد.
بعد ها به دفتر دیگری از برادر دانشمند دیگری بنام «ماجد المهدی» از عراق دست یافتم که به کشف بزرگی در مورد ارتباط سوره کهف با ظهور حضرت مهدی علیه السلام رسیده بود. این دو دانشمند بدور از همدیگر تحقیقات جداگانه ای در مورد این دو سوره جداگانه کرده بوند اما عجیب آن بود که هر دو ندانسته به یک نتیجه رسیده بودند. قطعا اگر آقای بسام نهاد جرار که دانشمندی‌است سنی‌مذهب، از تحقیقات آقای ماجد المهدی اطلاع می یافت آنرا به عنوان حلقه گمشده کشف بزرگ خودش میدانست و ازآن استقبال میکرد.
از سویی مرا از والد معظم اندوخته هایی است، ارزشمند، که بخش بزرگی ازاین تفسیر را شکل میدهد.
این بود که فرصت را غنیمت شمردم و با استفاده از دستمایه تحقیقات آقایان جرار و ماجد المهدی و راهنمایی های ابوی تفسیر این دو سوره مبارکه را فراهم آوردم. امیدوارم مقبول مولای کائنات "حضرت صاحب العصر والزمان(ع)" قرار گیرد.
این مقاله بخشی از تفسیر ریاضی قرآن است که تنها به بررسی سوره مبارکه اسراء و کهف پرداخته است.
ü قرآن معجزه ابدی
قرآن معجزه ابدی وخالده خداوند است. مهمترین جنبه اعجازی قرآن پیشگوئی های آن است. اخبار قرآن کریم از غیبیات ، شگفت آور ترین بعد کتاب کریم الهی است. آورنده قرآن فرمود: «فیه خبرکم وخبرماقبلکم و خبر مابعدکم».
برخی از خبرهای غیبی قرآن مربوط به قبل از اسلام است که قرآن به جرئیات آن پرداخته است. برخی نیز مربوط به بعد از ظهور اسلام است که حوادثی را پیش بینی کرده است. برخی از آن حوادث در زمان تعیین شده اتفاق افتاده و برخی نیز انشاالله در آینده نزدیک در زمان تعیین شده اتفاق خواهد افتاد.
قرآن به یک پازل تصویری میماند. هر تکه ازین پازل تنها در همان جایگاه مخصوص قابل استفاده است. تکه های این پازل تصویری نه قابل جایگزینی هستند و نه قابل جابجایی. اگر یک تکه ازین تصویر را بردارند جای خالی آن آشکار خواهد ماند و هیچ تکه دیگری در آن جای خالی قالب نخواهد شد.
قرآن در مورد مسائل بسیار پیش افتاده و جزئی صامت نیست. از القای سلام و خواب و خوراک که جزئی ترین مسائل اند تا جنگ وجهاد وحکومت که مسائل مهم اجتماعی میباشند در قرآن مذکور آمده است.
چگونه میشود که قرآن در مسائل بسیار کوچک ناطق باشد و نسبت به مسائل بسیار حیاتی و سرنوشت ساز و بزرگ صامت و ساکت. مسائلی چون امامت و رهبری جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر، برقراری حکومت جهانی واحد و بالاخره ظهور و سقوط دولت غاصب صهیونیستی در سرزمین مقدس فلسطین که مهد پیامبران الهی بوده است، چگونه میتواند از چشم قرآن پوشیده بماند.
این بخش از کتاب به این سه موضوع بسیار استراتژیک و سر نوشت‌ساز از نظر قرآن می‌پردازد.
در قرآن کریم بصورت بسیار اسرار آمیزی سه سوره بصورت متوالی در کنارهم قرار گرفته اند. اسرا، کهف و مریم.
با مطالعه سطحی این سه سوره مبارکه در می یابیم که این آیات شریف حاوی اسرار عجیبی است: حکایت فساد دو گانه بنی اسرائیل و اضمحلال دوگانه آن، در سوره اسراء، بشارت از لبث (استقرار) ابدی مومنین در زمین، قصه اصحاب کهف و اقامت 309 ساله آنان در غار کهف، ماجراهای میان حضرت موسی و جناب خضر ، داستان ذی القرنین و حکومت او بر سراسر گیتی در سوره کهف، وبالاخره مسائل مربوط به حضرت مریم و عیسی علیه السلام در سوره مبارکه مریم گفته آمده است.
ازچیدمان این حوادث در کنار هم هر خواننده خردمندی به این نتیجه میرسد که خداوند در قالب این داستانهای گوناگون در پی پرده برداری از راز بزرگ دیگریست.
در هر کدام از این داستان‌های گوناگون نقطه مشترکی وجود دارد که بصورت تمثیلی و کنایتا بیان شده که الکنایة ابلغ من التصریح.
در آغاز از اضمحلال حکومت بنی اسرائیل بد ست بندگان خویش بیاری بأس شدید (نیروی نظامی قوی و مستحکم) میگوید. آنگاه در مورد افساد دیگر آنان و نتیجتا زوال دوباره حکومت شان وعده میدهد. پس ازآن بلافاصله به مومنانی اشاره میکند که با یاری همان بأس شدید بر زمین استقرار ابدی خواهند یافت. چند آیه بعد در قالب قصه اصحاب کهف به امکان عمر طولانی انسان با خواست خداوند و مخفی ماندن انسان از چشم دیگران به مدت خارق العاده و طولانی میپردازد.
بلا فاصله به بهانه داستان حضرت خضر و موسی بازهم به امکان عمر بسیار طولانی انسان با قدرت لایزال الهی اشاره میکند. آنگاه به امکان برتر بودن بنده ای از بندگان خدا از پیامبربزرگی همچون حضرت موسی پرداخته و به علم لدنی او تأکید میورزد.
در آیات بعدی به حکومت واحد جهانی ذی القرنین و اجرای عدالت در آن با یاری خداوند میپردازد. تمام این خصوصیات در حقیقت خصوصیات حضرت مهدی علیه السلام است که بصورت تمثیلی در داستانهای مختلف بیان شده است.
مراجعه به تفاسیر مختلف و شأن نزول این آیات نیز برداشت های فوق را تأئید میکند. اما کسانی که در فهم معانی قرآن به دلایل بیشتری نیاز دارند به این برداشت ها وتفاسیر اعتنای زیادی نمیکنند. و دنبال برهان روشن تری براِی ادعای فوق میگردند.
اما خداوند بزرگ با قدرت نمائی تمام نه تنها مسئله زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی علیه السلام را در قالب تمثیل بیان کرده و برای اصحاب درایت با زبان اشارت سخن رانده است، که با زبان مدقن ریاضی و با استفاده از ارزشهای عددی و معادلات ریاضی براین اشارات و برداشت ها چنان صحه گذاشته است که اگر در متن قرآن برآن تصریح میکرد ازین صریح تر و بلیغ تر نمیتوانست باشد.
یاد آوری این نکته مهم در آغاز این بحث ضروریست که طرح این موضوع تنها به عنوان برداشت های محققانه کاوشگران این کتاب الهی مطرح میشود و نه به عنوان یک موضوع مسلم و خدشه ناپذیر.
محققان این بعد حیرت انگیز قرآن تنها ادعا میکنند که به تکه ای از ین چیدمان تصویری دست یافته اند که در جای خالی مربوط به زوال اسرائیل و ظهور حضرت مهدی علیه السلام و استقرار حکومت عدل جهانی آنحضرت خوش مینشیند و تصویر را کامل میکند. اگر بهر دلیلی این پیش بینی ها به منصه ظهور نرسد تنها میتواند بدو دلیل باشد. یا محققان در برداشت خویش اشتباه کرده اند و یا در طرح الهی خداوند تغیراتی حاصل شده است که (یمحوا و یثبت). در هر دو صورت اشکالی در متن قرآن و الهی بودن آن وارد نخواهد آمد و خللی در ارکان فرقان الهی نخواهد افتاد. والله اعلم
با این یاد آوری مهم بیاری پرودگار علیم مبحث مهم زوال اسرائیل بدست حضرت مهدی علیه السلام در سال 1401 هجری شمسی مطابق با 1443 هجری قمری و 2022 میلادی و 5782 عبری را آغاز میکنیم و از پروردگار بزرگ برای تکمیل آن استعانت میجوئیم.
زوال اسرائیل در سال 2022
قبل آنکه به حادثه زوال اسرائیل بپردازیم لازم است با زبان ریاضی قرآن آشنا شویم . آشنائی با زبان ریاضی قرآن بما کمک میکند که به شاه کلید ی دست پیدا کنیم که توسط آن قفل های بسته اسرار قرآن باز خواهد شد.
پیدا کردن این شاه کلید در گرو مداقه در حوادث گذشته است. از انجا که حوادث گذشته اتفاق افتاده اند و دیگر اسرار آمیز نیستند. قرآن نیز سال وقوع و طول مدت آن حوادث را بیان کرده است.
به عبارت واضحتر قرآن کریم حاوی معادلات چند مجهوله فراوانیست که برخی از آنان بعلت آنکه اتفاق افتاده اند دیگر مجهول نیستند و برخی نیز از آنجا که هنوز اتفاق نیافتاده اند هنوز مجهول مانده اند. از آنجا که در تمام این معادلات فرمول واحد مشابهی بکار رفته است تنها کافیست راه حل معادلات چند مجهوله حل شده را پیدا کنیم و آنگاه همان فرمول را برای حل معادلات حل نشده دیگر بکار ببریم.
·        کشف کلید اسرار قرآن
o       کلید اول
تا کنون در تمام تفاسیر هر جا سخن از پیشگوئی های قرآن بمیان آمده است بلا فاصله به سوره روم اشاره رفته است.
براستی سوره روم سوره عجیبی است.
ناگهان در میان بهت مومنان پیامبر عظیم الشأن اسلام از ماجرائی خبر داد که همزمان با گفتار آنحضرت در آنسوی زمین درحال وقوع بود.
 (—30:1) الم
 (—30:2) غلبت الروم
 (—30:3) في أدنى الأرض
 (—30:4) وهم من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين
— لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح المؤمنون
رومیان درسرزمین های دور دست مغلوب پارسیان شدند اما آنان در کمتر از7 سال دوباره بر پارسیان پیروز خواهند شد . همه امور پیش ازآن و بعد ازآن ، از آن خداوند است . مومنان با شنیدن این پیروزی شادمان خواهند شد.
در آیات چهارگانه فوق دو خبر غیبی وجود دارد. یکی شکست رومیان همزمان با گفتار پیامبر اتفاق افتاده بود و دیگری پیروزی آنان در کمتر از 7 سال که قرار بود اتفاق بیفتد.
صدای این خبر غیبی بلا فاصله در تمام نقاط سرزمین اسلامی پیچید و به ماجرایی حساسی تبدیل شد برای آزمایش راستی و نادرستی رسالت آنحضرت.
چند ماه بعد که بازگانان از دیار روم بازگشتند خبر دادند که رومیان درست در همان روزی که پیامبر خبر داده بود شکست خورده بودند.
تأیید این خبر موجی از شادی و شعف در میان مومنان بوجود آورد. مومنان با ابراز شادمانی از خبر شکست رومیان منتظر تحقق خبر غیبی دیگر آنحضرت ماندند که آنهم در موعد مقرر اتفاق افتاد.
این دقیقاهمان معادله چند مجهوله حل شده ایست که ما بدنبال کشف فرمول آن هستیم.
با موشکافی این دو خبر غیبی به نکته عجیبی دست می یابیم.
 (—30:1) الم
 (—30:2) غلبت الروم
خبر غیبی اول بسیار کوتاه است که با کلمه غلبت شروع میشود. میبینیم که در این خبر کوتاه غیبی هیچ اشاره ای به سال وقوع آن نشده است. قبل از کلمه غلبت نیز هیچ کلمه دیگری بکار نرفته است. دلیل آنرا در بررسی خبر غیبی بعدی در می یابیم.
 (—30:4) وهم من بعد غلبهم سيغلبون في بضع سنين . لله الأمر من قبل ومن بعد ويومئذ يفرح المؤمنون
در خبر غیبی دوم به دو نکته جدید پی میبریم. نخست آنکه با بکار بردن کلمه بضع به زمان وقوع آن اشاره شده است و دیگر آنکه قبل از کلمه بضع چند کلمه بکار رفته است.
نکته عجیب این پیش بینی در این است که قرآن اولا زمان دقیق آنرا مشخص میکند. کلمه بضع در عربی بمعنای کمتر از 7 سال بکار میرود. ثانیا علیرغم آنکه خداوند زمان آنرا مشخص کرده است، میبینیم که کلمات بکار رفته قبل از عدد بضع نیز به تعداد همان کلمه بضع است. یعنی 6 کلمه.
وهم من بعد غلبهم سیغلبون فی بضع سنین
1 2 3 4 5 6 
بنابراین ما به فرمول حل این معادله دست یافته ایم. بنحوی که اگراین فرمول را در زمان نزول آیه میدانستیم، حتی اگر خداوند کلمه بضع را بکار نمیگرفت وزمان آنرا مشخص نمیکرد میتوانستیم با استفاده ازین فرمول سال وقوع آنرا مشخص کنیم.
o     کلید دوم
حال که به اصل فرمول دست یافته ایم بایدبه آزمایش آن بپردازیم و ببینیم که آیا خداوند از این فرمول در جای دیگری هم استفاده کرده است یا نه.
با این نیت سراغ آیه دیگری از قرآن میرویم که باز هم یک خبر غیبی مربوط به گذشته بسیاردوریست.
(11:7)وهو الذي خلق السموت والأرض في ستة أيام وكان عرشه على الماء ليبلوكم أيكم أحسن عملا ولئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت ليقولن الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبين
در آیه شریفه فوق خداوند باز هم خبرغیبی خلقت آسمان و زمین را مطرح میکند و طول زمانی آنرا با بکار گیری عدد شش مشخص میکند.
حال باید دید آیا خداوند ازفرمول بدست آمده دراینجا نیز استفاده میکند یانه. با شگفتی تمام میبینیم که دقیقا مانند مورد قبلی خداوند هم طول زمان خلقت آسمان و زمین را با بکار گیری عدد شش مشخص میکند و هم قبل از عدد شش درست 6 کلمه بکار میبرد. بصورتی که اگر این فرمول را میدانستیم میتوانستیم طول زمانی خلقت را بدانیم.
وهو الذی خلق السموت والارض فی ستة ایام
1 2 3 4 5 6 
o     کلید سوم
حال باید دید آیا موارد دیگری هم هست که خداوند ازین زبان برای تأیید و تأکید خبر های غیبی خود استفاده کرده باشد یانه.
خبر غیبی دیگر قرآن در مورد اصحاب کهف و مدت اقامت آنان در کهف است.
قرآن در سوره کهف از آیه 9 تا 25 به قصه اصحاب کهف بتفصیل پرداخته است.
با دقت در این آیات شریفه میبینیم که خداوند به همان روال دو آیه قبلی از همان فرمول استفاده کرده است.
یعنی تعداد سالهای اقامت اصحاب کهف را هم با زبان حروف و هم با زبان ریاضی مشخص کرده است. بدین صورت که با بکار گیری عدد 309 در پایان داستان اصحاب کهف زمان اقامت و استقر ار آنان را مشخص فرموده و آنگاه به تعداد همان سالها قبل از عدد ذکر شده کلمه بکار برده است. یعنی اگر تعداد کلمات بکار رفته از آغاز داستان اصحاب کهف و از کلمه ام در آیه نه تا کلمه ثلاث که نخستین کلمه مربوط به عدد مشخص شده است را بشماریم دقیقا 309 کلمه خواهد بود.
 1  2    3   4     5       6   7    8     9   10
ام حسبت ان اصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا
11 12    13    14  15   16     17   18 19  20
اذ آوی الفتیة الی الکهف فقالو ربنا آتنا من لدنک
21   22   23 24   25   26    27    28 29    30
رحمة وهیء لنا من امرنا رشدا فضربنا علی آذانهم فی
31     32   33 34   35     36   37   38    39  40
الکهف سنین عددا ثم بعثناهم لنعلم ای الحزبین احصی لما
41     42  43 44  45  46     47   48 49    50
لبثوا امدا نحن نقص علیک نبأهم بالحق انهم فتیة آمنوا
51     52     53   54   55   56   57  58    59     60
بربهم وزدناهم هدی وربطنا علی قلوبهم اذ قاموا فقالوا ربنا
61    62     63  64  65  66  67   68 69   70
رب السموات والارض لن ندعوا من دونه الها لقد قلنا
71   72    73    74    75  76 77    78 79   80 
اذا شططنا هولاء قومنا اتخذوا من دونه آلهة لولا یآتون
81      82  83  84   85  86  87  88  89 90
علیهم بسلطان بین فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا
91      92      93  94    95 96 97     98  99  100
واذ اعتزلتموهم وما یعبدون الا الله فآووا الی الکهف ینشر
101 102 103 104   105  106 107 108   109  110
لکم ربکم من رحمتة ویهیء لکم من امرکم مرفقا وتری
111    112 113  114  115 116  117   118   119 120
الشمس اذا طلعت تزاور عن کهفهم ذات الیمین واذا غربت
121    122  123   124 125 126 127 128 129 130
تقرضهم ذات الشمال وهم فی فجوة منه ذلک من آیات
131 132 133 134 135  136   137 138 139 140
الله من   یهد الله  فهو المهتد ومن یضلل فلن  تجد
141 142 143     144   145   146 147    148  149  150
له ولیا مرشدا وتحسبهم ایقاظا وهم رقود ونقلبهم ذات الیمین
151    152    153   154   155    156   157 158   159    
وذات الشمال وکلبهم باسط ذراعیه بالوصید لو اطلعت علیهم
160
لولیت
161   162    163  164  165  166   167      168       169     
منهم فرارا ولملئت منهم رعبا وکذلک بعثناهم لیتسائلوا بینهم
170
 قال
171   172 173 174   175  176  177 178 179 180
قائل منهم کم لبثتم قالوا لبثنا یوما او بعض یوم
181 182   183 184 185    186    187  188   189 190
قال ربکم اعلم بما لبثتم فابعثوا احدکم بورقکم هذه الی
191      192   193  194  195    195    197 198    199
المدینه فلینظر ایها ازکی طعاما فلیأتکم برزق منه والیتلطف
200
ولا
201   202 203   204 205 206  207    208 209  210
یشعرن بکم احدا انهم ان یظهروا علیکم یرحموکم او یعیدوکم
211 212    213 214    215 216 217     218   219  220
فی ملتتهم ولن تفلحوا اذا ابدا وکذلک اعثرنا علیهم لیعلموا
221 222 223 224 225 226 227 228 229 230
ان  وعد الله  حق وان الساعة لا ریب فیها اذ
231         232 233  234    235  236     237 238 239 240
تنازعون بینهم امرهم فقالوا ابنوا علیهم بنیانا ربهم اعلم بهم
241   242  243  244  245  246    247  248  249  250  
قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا سیقولون ثلاثة
251     252     253  254  255  256  257  258    259
رابعهم کلبهم ویقولون خمسة سادسهم کلبهم رجما بالغیب ویقولون
260
سبعة
261      262  263 264 265 266   267 268   269 270
وثامنهم کلبهم قل ربی اعلم بعدتهم ما یعلمهم الا قلیل
271 272 273  274 275 276   277  278  279  280
فلا  تمار فیهم الا مراء ظاهرا ولا  تستفت فیهم منهم
281 282 283   284  285 286  287 288 289 290
احدا ولا تقولن لشیء انی فاعل ذلک غدا الا  ان
291  292 293  294 295 296  297 298 299 300
یشاء الله واذکر ربک اذا نسیت وقل عسی ان یهدین
301  302         303   304        305  306      
ربی لاقرب من  هذا رشدا ولبثوا فی کهفهم ثلاث مائة
307   308    309
سنین وازدادو تسعا
اینجاست که انسان انگشت بر دهن میماند و از زبان ریاضی قرآن در بهت فرو میرود.
اینجا نیز اگر ما با فرمول کشف شده آشنا بودیم ، حتی اگر خدا وند عدد 309 را بکار نمیبرد بازهم با شمارش تعداد کلمات بکار رفته میتوانستیم سال اقامت آنان را بدست بیاوریم.
با دقت در آخرین آیه از قصه اصحاب کهف در آیه 25 به دو نکته بسیار شگفت آور دیگر پی میبریم.
نخست آنکه خداوند بصورت سوال برانگیزی عدد 309 را به شکل خاصی بکار میبرد.
(18:25)ولبثوا في كهفهم ثلث مائة سنين وازدادوا تسعا
آنان در غار خویش 300 سال توقف کردند و برآن 9 سال دیگر افزودند.
با دقت در کاربرد این اعداد در می یابیم که نه سال چیزی نیست جز تفاوت بین سال شمسی و قمری در 300 سال. و ازآنجا که خداوند آگاه بر هر دو تقویم است خواسته است به انسان بفهماند که اگر با سال قمری محاسبه میکنند آنان 309 سال و اگر براساس سال شمسی محاسبه میکنند آنان 300 سال در غار اقامت کرده اند.
ثانیا خداوند ازکلمه وازدادوا قبل از عدد 9 استفاده کرده است. کلمه وازدادوا به حساب جمل مساویست با 30 که اگر عدد 9 را در کنار آن قرار دهیم به همان نتیجه قبلی میرسیم یعنی عدد 309.
و ا ز د ا د و ا
6 1 7 4 1 4 6 1 30
309=9<30
میبینید که چقدر خداوند بزرگ در چیدمان حروف و اعداد دقت و توجه خاصی برای را برای افهام عقول انسانی بکار گرفته است.
مطالعه ومداقه درآیات مربوط به قصه اصحاب کهف ما را به این نتیجه میرساند که خداوند پرده از کلیدی بر میدارد که ما به آن برای کشف زمان وقوع خبر های غیبی دیگر نیازمندیم.
o       کلیدچهارم
کار برد کلید فوق در داستان عزیر
داستان عزیر از جهات متعدد شبیه به داستان اصحاب کهف است.
خداوند در داستان عزیر نیز از این کلید استفاده میکند.
خداوند در آیه 259 سوره بقره به ماجرای عزیر میپردازد و میفرماید :
تو در این جا 100 سال بسر بردی. وما تو را نشانه ای برای مردم قرار دادیم. آنگاه که مسئله برای او روشن شد، عزیر گفت میدانم که خداوند بر هر کاری تواناست.
(2:259)أو كالذي مر على قرية وهي خاوية على عروشها قال أنى يحي هذه الله بعد موتها فأماته الله مائة عام ثم بعثه قال كم لبثت قال لبثت يوما أو بعض يوم قال بل لبثت مائة عام فانظر إلى طعامك وشرابك لم يتسنه وانظر إلى حمارك ولنجعلك ءاية للناس وانظر إلى العظام كيف ننشزها ثم نكسوها لحما فلما تبين له قال أعلم أن الله على كل شيء قدير
همانگونه که میبینیم خداوند عدد 100 را بکار برده است.
حال اگر ما 100 آیه در سوره بقره به عقب بر گردیم متوجه میشویم که در آن نیز خداوند از بینات و هدایت الهی و روشن شدن مسئله برای مردم سخن میگوید.:
(2:159)إن الذين يكتمون ما أنزلنا من البينت والهدى من بعد ما بينه للناس في الكتب أولئك يلعنهم الله ويلعنهم اللعنون.
سوالی که ذهن انسان را مشغول میکند اینست که چرا خداوند که خود زمان و یا طول زمانی حادثه ای را خبر میدهد لازم دیده است آنرا با بکار بردن همان تعداد حرف یا کلمه یا آیه تأکید کند؟
این ارداه خداوندی ممکن است بدو علت باشد.
نخست آنکه خداوند بدین وسیله قرآن خویش را از گزند تحریف مصون گرداند و دیگر آنکه به راسخون در علم و متعمقون در قرآن و غواصان اقیانوس بی کران قرآن شاه کلیدی عرضه کند که بتوانند از زمان وقوع حوادث و خبر های غیبی آینده مطلع شوند و بدین ترتیب جنبه اعجازی کلام الله مجید در عصر پیشرفت علم و سیطره کامپیوتر، برخ جهانیان کشیده شود.
بهر ترتیب شکی باقی نمیماند که خداوند در قرآن همزمان با دو زبان تکلم میکند. حروف و اعداد.
سوال مهم دیگری که دراینجا مطرح میشود اینست که چرا خداوند زبان ریاضی را برای تبیین امر خویش و تعیین زمان وقوع حوادث سرنوشت ساز ومهم انتخاب کرده است.
چند دلیل برای این مهم میتوان برشمرد
دلیل نخست آن است که زبان ریاضی زبان جهانی است. انسانها اهل هرکجای زمین باشند و پیرو هر آئینی باشند و به هر زبانی تکلم کنند و از هر نژادی باشند در معادلات ریاضی و نتایج چهار عمل اصلی متفق القولند.
دلیل دوم اینکه زبان ریاضی بر خلاف زبان کلمات قابل تفسیر و تأویل و ترجمه نیستند. اما و اگر بر نمیدانند و شرط نمیپذیرند. نه نسبی هستند ونه مبهم. نمیتوان گفت 4 بودن حاصلضرب 2 در 2 را مشروط به قضیه دیگری کرد و برای آن کلماتی چون اما و اگر و چنانچه بکار برد.
دلیل سوم آنکه زبان ریاضی از دقت بیشتری برخوردار است. و اندازه گیری زمانی یا مکانی دقیقی را میسر میکند.
o     کلید پنجم
استفاده از این کلید در تعیین شب قدر
علمای سلف نیز از شیعه و سنی از این کلید و روش برای اثبات مدعای خود استفاده کرده اند.
بعنوان نمونه اگر اهل سنت لیلة القدر را شب 27 ماه رمضان میدانند به علت آنست که مفسر بزرگی چون حافظ ابن کثیر در تفسیر خود با استفاده از همین روش ثابت کرده است که لیلةالقدر شب بیست و هفتم ماه رمضان است.
بنا برمحاسبات ابن کثیر کلمه هی در آخرین آیه سوره قدر اشاره دارد به این شب. و این کلمه بیست و هفتمین کلمه این سوره است. پس شب قدر شب بیست و هفتم رمضان است.
این نظریه را همه اهل سنت پذیرفته اند و هیچ عالمی برآن اعتراض نکرده است.
انا انزلناه فی لیلة القدر وما ادریک
1       2    3  4     5    6    7
ما لیلة القدر لیلة القدر خیر من
8   9     10   11    12  13 14
الف شهر تنزل الملئکة والروح فیها باذن
15   16  17    18      19   20  21
ربهم من کل امر سلام هی حتی
22  23 24  25 26  27 28
o     کلید ششم:
استفاده از این کلید در نامگذاری سوره حمد
نام دیگر سوره حمد در قرآن سبع المثانی است.
این نامگذاری سوره فاتحه براساس شمارش اعداد مربوط به این سوره است.
ازآنجا که در این سوره 7 آیه بکار رفته است آنرا سوره سبع و ازآنجا که در هر نماز دو بار این سوره تکرار میشود آنرا مثانی نامیده است. بنا براین خداوند خود به شمارش اعداد مربوط به یک سوره توجه ویژه مبذول داشته تا آنجا که حتی اولین سوره و مهمترین سوره قرآن را با استفاده از این روش نامگذاری کرده است.
o     کلید هفتم:
بکار گیری کلید بدست آمده در سوره دیگری از قرآن، انسان را در مورد فرمول کشف شده به یقین میرساند.
خداوند عمر حضرت نوح را 950 سال تعیین میکند و همزمان در سوره نوح 950 حرف بکار میبرد.
توجه ویژه خداوند به استفاده از تعداد خاصی از کلمات در قران
جای پای این فرمول مهم را به شکل دیگری در جای جای قرآن میتوان پیدا کرد.
وقتی خداوند به تعداد روزهای 365 گانه سال کلمه یوم و به تعداد شبهای آن کلمه لیل و به تعداد ماههای دوازده گانه سال کلمه شهر و به تعداد ساعات یک شبانه روز کلمه ساعت را بکار میبرد. با این استفاده حساب شده از کلمات، دیگر شکی باقی نمیماند که خداوند از بکار گیری عمدی کلمات به تعداد معین در پی تبیین و ترسیم یک نکته کلیدی است.
سوالی که دراینجا پیش می آید اینست که چرا خداوند مثلا به تعداد ساعات یک شبانه روز کلمه ساعت را بکار برده است در حالیکه این مسئله نیاز به تأکید ندارد. در تمام نقاط جهان ساعات یک شبانه روز را 24 میدانند ودر این امر نزاعی نیست. در ابتدای امر ممکن است تأکید بر این امور بدیهی بیهوده بنظر برسد.
پاسخ این است که اگرخداوند به تعداد برخی   از امور معلوم و آشکار مانند شب و روز و ماه و ساعت در قرآن کلمه بکار

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 6 مهر 1390برچسب:,ساعت 18:32 توسط حانیه|


آخرين مطالب
» پندهای بسیار زیبا در زندگی
» آسان ترین راه برای خوشبختی
» طرز تهیه موفقیت
» انواع دما سنج و طرز کار آنها
» ایرانی های موفق در عرصه جهانی!(+عکس)
» معرفی رشته بیوتکنولوژی
» موفق باشید...
» ویژگی متولدین دی ماه
» فتوسنتز
» فراماسونری چیست و از کجا آمده؟!؟!
» قرآن، ریاضی وپیش بینی نابودی اسرائیل (1)
» قرآن، ریاضی وپیش بینی نابودی اسرائیل (2)

Design By : Pichak